چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۱۱:۳۸

گزیده سخنرانی جلسه دوم

خلاصه ی سخنرانی دومین شب مراسم اربعین 92 - حجت الاسلام حاج احمد پناهیان - جمعه؛ 92/9/29 ؛ مقتل الشهدای فاطمیه - سلام الله علیها-

 

دو نکته محوری
* نبی اکرم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) به امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) راجع به ائمه‏ای که در عراق هستند و به شهادت رسیدند و مضاجع شریفشان آنجاست، یعنی خود امیرالمؤمنین(علیه‏السلام)، امام حسین(علیه‏السلام) و ائمه(علیهم‏السلام) دیگری که در عراق هستند و البته ائمهای که در مدینه هستند، تفاوت نمی‏کند. بحث زیارت را از رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) پرسیدند و ایشان دو نکته محوری فرمودند. یکی «تقرب به خدای متعال» و دیگری «مودّت نسبت به رسول الله». شما می‏روی حرم امیرالمؤمنین(علیه‏السلام)  می‏گویی«السلام علیک یا رسول الله». یا وقتی می‏روی حرم ائمه دیگر یا خود حرم امام علی(علیه‏السلام) می‏گویی«السلام علیکم یا اهل بیت النبوه»، شما اینجا اتصالتان را به نبوت نشان می‏دهی، مودت نسبت به رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم).
 
زیارت، یک عملیات استراتژیک دینی
* وقتی خدا این همه بریز و بپاش دارد انجام می‏دهد در زیارت یعنی این زیارت امر مهمی است. هر قدمی از این مسافت که به سمت کربلا می‏روی، هر قدم یک حج و یک عمره قبول شده حساب می‏شود، می‏فرماید:«ماشی کان او راکباً»[1]. طرف یک عمری زندگی کرده است بعد خدا گفته که اگر این گناه را انجام بدهی توبیخ می‏کنم و چه می‏کنم، گناه تأثیر می‏کند در رفتار و می‏آید زندگی را بالا و پایین می‏کند، بعد می‏گوید اگر بروی زیارت موسی‏بن‏جعفر(علیهما‏السلام) مثل روز اولی که متولد شدی می‏شوی! خدا از همه اینها می‏گذرد دیگر. توبه چند تا شرط داشت؟ حداقل در یک روایت امیرالمؤمنین(علیه‏السلام)، هفت‏تا شرط داشت، خدا دارد بریز و بپاش می‏کند؛ پس این زیارت خیلی مهم است برای خدا و برای دستور برنامه زندگی ما.زیارت یک عملیات استراتژیک دینی است، شیعی هم نیست. زیارت در متن دین است، خدا لعنت کند کسانی که می‏آیند این شیعه و سنی را آنقدر می‏گویند که دین را از مذهب جدا می‏کنند، خوب یعنی چه؟ دین حنیف با مذهب شیعه یکی است«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»[2]، دین حنیف یعنی چه؟ ولایت با نبوت یکی است. می‏فرماید:«أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی»[3] بعد«وَ أَبِی‏ عَلِیِّ‏بْنِ ‏أَبِی‏طَالِبٍ». امام حسین(علیه‏السلام) فرمود من اول، کاری که پیغمبر(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) می‏کند، انجام می‏دهم.
درک نمی‏کنی؛ إلاّ اینکه آنجایی بشوی
* امام صادق(علیه‏السلام) می‏فرماید:«اغْفِرْ لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ زُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع الَّذِینَ أَنْفَقُوا أَمْوَالَهُمْ وَ أَشْخَصُوا أَبْدَانَهُمْ رَغْبَةً فِی بِرِّنَا وَ رَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا»[4] ببین چه زائری است، میگوید من میروم زیارت امام حسین، تا به وسیله اتصال توسط زیارت با امام حسین(علیه‏السلام) به آنچه برسم که در نزد خداست. «لِمَا عِنْدَکَ» مبهم می‏گوید، اصلاً معلوم نیست، چیست؟ شهدا را دیدی؟ می‏فرماید:«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[5]، حالا چه رزقی؟«عند ربهم»، بیا بالا بعد می‏فهمی. امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) چرا نمی‏گویی که شهدا اشتیاقشان به آن چیزی است که نزد خداست، آن چیز، چیست؟ می‏گوید خوب تو درک نمی‏کنی فدایت بشوم، تمام میل تو آن چیزی است که می‏بینی. مثلاً کربلا رفتن که می‏گوید گناهان را می‏ریزد و کلی ثواب می‏دهد و برکات می‏آورد و... را می‏توانی حس کنی ولی بعضی چیزها که پیش خود خداست را نمی‏توانی حس کنی؛ إلاّ اینکه آنجایی بشوی.
 
زیارت؛ مساوی است با ولایت
* جانم فدای زائری که این‏گونه امام صادق(علیه‏السلام) دارد برایش گریه می‏کند و دعا می‏کند. کسی که امید دارد به چیزی که نزد خداست برسد بواسطه زیارتی که آن زیارت او را به ما متصل می‏کند. اتصال به حضرت حسین(علیه‏السلام)، اتصال به ائمه(علیهم‏السلام) می‏شود یکی از فلسفه‏های زیارت. ببینم! مگر ولایت همان اتصال نیست؟ بله هست. یعنی زیارت آنقدر ظرفیت و گنجایش دارد که تو را وصل به ولیّ خودت کند؟ بله، «وُصلَهً تُأدِّی إلی مُرافقهِ سَلَفِه»[6]. یعنی زیارت می‏تواند ولایتی بار بیاورد؟ اصلاً بگو زیارت، مساوی است با ولایت.
هفت انگیزه اساسی
* «رَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا وَ سُرُوراً أَدْخَلُوهُ عَلَى نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِجَابَةً مِنْهُمْ لِأَمْرِنَا‏»[7]، اجابت امر. شاید بگویی منظور، اجابت فرمان است. ولی این‏گونه که کلام می‏گوید در کنار«وَ غَیْظاً أَدْخَلُوهُ عَلَى عَدُوِّنَا» این امر، اگر فرمان باشد، آن امرِ حاکمیت امام هم است. اگر این 6 مورد - قرب الی الله، مودت به رسول الله(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم)، نیکی به ائمه(علیهم‏السلام) و رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم)، صله نسبت به رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) و ائمه(علیهم‏السلام)، سرور در قلب نبی مکرم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم)، اجابت امر ائمه(علیهم‏السلام) بود و مورد هفتم عصبانی کردن دشمن بود که می‏شد همان عمل صالح در سوره توبه[8] آیه 120 - حساب کنید که یک نفر با این هفت انگیزه برود زیارت، چه می‏شود!
 
صدق در مواطن؛ یعنی پشت نکردن به دشمن
* در زیارت امیرالمومنین(علیه‏السلام) می‏فرماید:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ»[9] در بحث صدق، امام صادق(علیه‏السلام) فرموده بود که گشتم دنبال عزت دیدم همه‏اش در صدق است. صدقی که آفریننده عزت ایمانی یک انسان است، عزت جامعه اسلامی و عزت دین در صدق است، همان صدقی که در زیارت عاشورا می‏خوانید«قَدَمَ صِدِق فِی الدُنیا وَ الآخِرَه»، من همین گونه با ائمه باشم که فایده ندارد. این همه بودند اهل مدینه و کوفی و شام که با ائمه(علیهم‏السلام) بودند، با امام صادق(علیه‏السلام) بود اما قدم صدق نبود؛ که امام صادق شش هزارتا طلبه و فقیه داشت اما چهل تا نیرو نداشت. «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا»[10]، صدق در وفای به عهد، عهد چیست؟ «لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ»[11]، پشت نکردن به دشمن. میدان صدق کجاست؟ همواره مبارزه کردن با حاکمیت طاغوت و جریان کفر.
 
زیارت که صدق و اتصال به امام نمی‏خواهد؟!
* می‏فرماید:«وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ»، یک کاری کن که من کربلا و نجف رفتن را دوست داشته باشم، که بروم لذت ببرم؟ بروم گناهانم بخشیده بشود؟ این که دیگر صدق نمی‏خواهد، همین طوری هم بروی گناهانت بخشیده می‏شود و حج عمره برایت می‏نویسند. این چه زیارتی است که مقدمه‏اش صدق و اتصال به امام می‏خواهد؟ می‏فرماید:«وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ حَتَّى تُلْحِقَنِی بِهِمْ»، این زیارت عامل الحاق من بشود به حسین بن علی(علیهما‏السلام)وَ تَجْعَلَنِی لَهُمْ تَبَعاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»، نه «مطیعاً فی الدنیا و الآخره». ببینید تبعیت بعد از الحاق صورت می‏گیرد. من الان تا قیامت بیایم برای جوانان نسل امروز بگویم که امام روح الله این‏گونه و آن‏گونه بود، نمی‏شود، تا با امام زندگی نکرده باشی امام را درک نمی‏کنی.
 
چرا الحاق؛ چرا اتصال؛ چرا معیت؟
* چرا ضرورت دارد که شما به ائمه ملحق بشوید؟ چون اگر ملحق بشوید تابع آنها می‏شوید، تابعیت با اطاعت فرق می‏کند، اطاعت در حوزه دستور و اوامر است؛ ولی با تبعیت اصلاً می‏شوید خود امامتان. چرا باید الحاق بشود؟ چرا باید اتصال به ائمه(علیهم‏السلام) صورت بگیرد؟ چرا باید معیت اتفاق بیفتد؟ تا با اتصال به او بتوانی تبعیت کنی. تو اگر با یک کسی بگردی، عین او می‏شوی، ولی اگر با او نگردی عین آن نمی‏شوی. 
 
 
مصادیق تبعیت از لشکر باطل!
* دقیقاً همین تبعیت در لشکر باطل هم هست، چرا هی آقا می‏خواهد دیوار قرار بدهد که آقا جان فرهنگ غرب، ما چه کار داریم به غرب؟ آقا زبان فارسی. ببین زبان انگلیسی تو را می‏برد، فیلم و کارتون و هنر غربی می‏برد تو را، علم و صنعت و تکنولوژی غربی تو را می‏برد. می‏گوید که آقا جان خودت باش و تولید علم کن، خودت باش و در فرهنگ بیا تعمیق باور دینی را در جامعه ایجاد کن، اصلاً فاز فرهنگ ما، با فاز آنها فرق می‏کند. چرا آقا می‏خواهد بین این دو تا فرهنگ یک فاصله ایجاد کند، مثل اینکه گفتند بین خودتان و گناه فاصله ایجاد کنید. تو اگر در هنر و بیان و ادبیات غربی رفتی، و همین طور مدام به آن نزدیک شوی تابع آن می‏شوی. می‏گویند به حسین بن علی(علیهما‏السلام) وصل و ملحق شو تا تبعیت کنی، اگر ملحق نشوی که نمی‏توانی تبعیت کنی.
 
فلسفه زیارت
* فلسفه زیارت اتصال شما به ائمه(علیهم‏السلام) است، اقامه امر ائمه(علیهم‏السلام) است، فلسفه زیارت عصبانی کردن دشمن است، فسلفه زیارت قرب تو به خدا و مودت نسبت به رسول اعظم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) است. بعد وقتی که متصل شدی می‏گویی حالا مرا با آنها ملحق کن توسط سرمایه صدق. یعنی آقای زائر اگر رفتی زیارت امام علی(علیه‏السلام) و امام حسین(علیه‏السلام) که فقط یک دعا کنی و بلند شوی بروی زندگی‏ات را ادامه بدهی فایده‏ای ندارد. بلکه باید قدم صدق تو مستحکم بشود، باید در ولایت مداری و در مسیر مبارزه با طاغوت، به اوج برسی.
 
زیارت عارفین؛ زیارت تابعین
* بعضی‏ها فکر می‏کنند که این حرفهایی که می‏زنیم تا زیارت این‏گونه باشد، برای عُرفا و اولیاء الله است. اتفاقاً بعضی از آقایانی که ژست خیلی قداستی می‏گیرند و حاضر نیستند یک قدم در مبارزه با استکبار بردارند؛ می‏بینی که هیچ چی از امام حسین نمی‏فهمد، به حضرت عباس نمی‏فهمد، سوادش هم، کوه سواد است. یک بچه دوازده ساله از امام حسین(علیه‏السلام) این را فهمیده است که همه هستی‏اش که جان معصومش است می‏گذارد کف دستش و می‏رود تقدیم می‏کند، این امام حسین(علیه‏السلام) را بیشتر فهمیده است یا او؟ این تبعیت کرده است از حسین(علیه‏السلام)، او فقط عشق ورزیده است به حسین(علیه‏السلام). فرق علاقه به حسین‏بن‏علی(علیهما‏السلام) با تبعیت حسین‏بن‏علی(علیهما‏السلام)، اینجا معلوم می‏شود. امام می‏فرماید: شما خیلی عبادت کردید خدا قبول کنه، بروید وصیت نامه شهدا را بخوانید[12] که اینجا تبعیت رخ داده است.
 
ظهور و فرج در اربعین!

* زیارت امام حسین(علیه‏السلام) با این سرمایه محبت اگر به اضافه آن صدق و الحاق و تبعیت بشود، اربعین، امام زمان می‏آید. امام زمان(عج‏الله) تبعیت می‏خواهد، اربعین می‏تواند فرج را، والله ایجاد کند. نه دعای فرج در اربعین بخوانیم که امام زمان(عج‏الله) بیاید، کار خدا حساب و کتاب دارد؛ حق زیارت را ادا کنی امام زمان را می‏آوری. نمونه بگو، زینب کبری(سلام‏الله‏علیها) اصلاً برای مبارزه رفت کربلا، زینب(سلام‏الله‏علیها). یعنی همان مسیر صدق، الحاق به ابا عبدالله(علیه‏السلام)، تبعیت «کن فیکون» کرد، یعنی اگر زیارت درست زینب کبری(سلام‏الله‏علیها) نبود، چیزی به نام اربعین برای ما می‏ماند؟!

 
[1] . «مَنْ زَارَ جَدِّی عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً مَقْبُولَةً وَ عُمْرَةً مَقْبُولَة»(إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص: 443).
[2] . روم، آیة 30.
[3] . بحار الأنوار، ج‏44، ص 329
[4] . کافی، ج‏4، ص 582
[5] . آل عمران، آیة 169.
[6] . دعای ندبه
[7] . کافی، ج‏4، ص 582
[8] . «ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین‏».
[9] . کامل الزیارات، ص 44
[10] . احزاب، آیة 23.
[11] . (احزاب، آیة 15)«وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ».
[12] . پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.(صحیفه امام، ج‏14، ص 491).

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین
حاج احمد پـنــاهـیــان
زمان:
جمعه ۳۱ فروردین ماه از ساعت ۲۰
(قرائت قرآن، احکام، سخنرانی، عزاداری)
مکان:
مقتل الشهداء‌ فاطمیه
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است